نوشته های وبلاگ
آخرین شب جمعه ششم مرداد ۱۴۰۲ 2:28 توسط انار  | 

سلام.

امشب آخرین شبی بوده که حضرت زینب برادرش رو میدیده.

حضرت سکینه و رقیه باباشون رو میدیدن.

بی پدری سخته. شاید تا پارسال درکش انقدر برام آسون نبود.

+دیشب تو حرم پیش امام رضا گلایه کردم. امروز صبحم پیش حضرت عباس و خدا. که نتونستم برم هیئت.

قربون مهربونی امام رضا بشم، امشب دوباره طلبید و رفتیم حرم، وقتی نا امید شدم از شنیدن روضه شب عاشورا، بچه مردم شبستان رو نشون داد، درست زمان سلام زیارت عاشورا رسیدیم. با سلام وارد شدم و بلاخرهیه روضه مشتی روزیم شد.

اشک ریختن برای مصیبت کربلا لیاقت میخواست و ناراحت بودم ازین بی لیاقتیم. اما خدا رو شکر بلاخره روزیم شد.

فکرش رو نمیکردم شب عاشورا توی حرم امام رضا عزاداری کنم.

ان شاءالله قسمتمون بشه بریم حرم امام حسین.

++دعاتون کردم.


برچسب‌ها: حرم

آخرین نوشته ها
چهارشنبه دوازدهم آذر ۱۴۰۴بارون 
چهارشنبه دوازدهم آذر ۱۴۰۴هوا 
سه شنبه یازدهم آذر ۱۴۰۴روز اول 
سه شنبه یازدهم آذر ۱۴۰۴عجیب غریب 
دوشنبه دهم آذر ۱۴۰۴قهر الکی 
دوشنبه دهم آذر ۱۴۰۴دیوانگی 
یکشنبه نهم آذر ۱۴۰۴قرمه سبزی 
یکشنبه نهم آذر ۱۴۰۴اگه انار مرد 
یکشنبه نهم آذر ۱۴۰۴بی خوابی 
شنبه هشتم آذر ۱۴۰۴ریش