سلام.
امشب زهرا مهمون دعوت کرده بود. دوتا از نوه عموهام رو.
دیروز یا پریروز گفت تو هم بیا، برامون آشپزی کن 🙄😒
گفتم باشه، چی میخوای درست کنی؟ گفت سمبوسه.
ظهر پیام دادم که برنج هم خیس بذار.
ساعتای یک، یک و نیم رفتم خونشون. شله زرد رو بار کردم، گاز رو کثیف کردم.
سیبزمینی ریز کردم، مرغ ریش کردم . سبزی شستم. سمبوسه ها رو پیچیدم دادم زهرا سرخ کنه.
یه چند تیکه ظرف شستم. خرما و پنیر و سبزی ظرف کردم.شله زرد تزئین کردم، چای گذاشتم. سفره چیدم.
آره کلی کار که خونه خودم نمیکنم انجام دادم😂.
خرابکاری هم کردم. علاوه بر کثیف کردن گاز، یادم رفت شله زرد رو خاموش کنم و سفت شد.
ولی خدا رو شکر نوه عموها همونجوری دوست داشتن.
دوتاشون با هم نیومدن. ولی دوتاشون قبل از شروع پرسیدن شله زرد رو کی درست کرده 😂. و بقیه چیزا رو 😬جواب زهرا هم انار بود.
خلاصه که خودم راضی نبودم، ولی به افطار دیگه هم رد شد.
فردا شبم مامانم خاله ها و داییا رو دعوت کرده و من و بچه مردمم هستیم 😅
برچسبها: مهمونی
