نوشته های وبلاگ
با پلخمون نگات، چغک دلومه زدی... 🐦 سه شنبه بیستم آبان ۱۴۰۴ 8:44 توسط انار  | 

سلام.
دیروز با علی و معصومه نشسته بودیم توی حیاط تا ناخناشون رو بگیرم.
یهو یه گنجشک از رو درخت پرید پایین.
معصومه گفت عه، توتو تاد (توتو افتاد 😄)
گفتم نه، گنجشکه!
بعد اون دوتا هم با ذوق شروع کردن به تکرار کردنش.
گفتم بذار مشهدیش رو هم یادشون بدم، گفتم چُغُکه.
معصومه گفت چُگُگ!
علی هم گفت چُغْدُک. 😂 با جغد قاطیش کرده بود.

دوروزه میبینم تو وبلاگ آقای واتوره شمالیا با لهجه کامنت میدن.
یاد وبلاگ قدیمیم افتادم... اونجا چند بار آموزش لهجه‌ی مشهدی گذاشته بودم 🫣😂
بعد از خواننده‌هام خواهش می‌کردم با لهجه‌ی خودشون کامنت بذارن.
یادش بخیر... چه لذتی داشت خوندن اون کامنت‌ها.
راستی اون کامنتا هنوز هم هستن؛ هر وقت دلم تنگ میشه، میرم سر می‌زنم و می‌خندم 😊

به یاد اون‌موقع‌ها، پاشین بیاین توی این پست با لهجه‌ها و گویش‌های خودتون نظر بدین، بخونم و لذت ببرم.

+نظر بدین من اینهمه راه رو نرم وبلاگ آقای واتوره کامنتای لهجه دار رو بخونم و لذت ببرم. همینجا توی وب خودم کیف کنم.

++روی آموزش لهجه مشهدی بزنید پستای اون وبلاگم میاد براتون. اونموقع ها تو نوشته هام یه ذره طنز بود و به نظرم بهتر مینوشتم.


برچسب‌ها: لهجه مشهدی

آخرین نوشته ها
پنجشنبه بیست و دوم آبان ۱۴۰۴گیر دادن 
چهارشنبه بیست و یکم آبان ۱۴۰۴موظ 
چهارشنبه بیست و یکم آبان ۱۴۰۴گلو 
چهارشنبه بیست و یکم آبان ۱۴۰۴دلتنگی❤️‍🩹 
سه شنبه بیستم آبان ۱۴۰۴شبکه امید 
سه شنبه بیستم آبان ۱۴۰۴با پلخمون نگات، چغک دلومه زدی... 🐦 
دوشنبه نوزدهم آبان ۱۴۰۴صدا 
دوشنبه نوزدهم آبان ۱۴۰۴پینوکیو🤥🥄 
یکشنبه هجدهم آبان ۱۴۰۴سوال... ❓ 
یکشنبه هجدهم آبان ۱۴۰۴چابلوسی😁