سلام.
فکر کن روز خسته ای و از طرفی کلی کار داری و از یه ور بچه گریه میکنه.
میخوابونیش با هزار بد بختی، نماز میخونی میگی حالا که خوابه منم یه کله بخوابم سبک شم.
تا میای بخوابی یهو وینگ زنان بیدار میشه و با شیر خوردنم نمیخوابه.
دوباره میذاری روی پات و میخوابونیش و خواب خودت می پره ولی خستگیه هنوز هست.
پا میشی کارات رو میکنی، هنوز شستن ظرفا تموم نشده که دوباره وینگ.دوباره میخوابونیش، ظرفا تموم میشه میخوای گاز تمیز کنی، هنوز تموم نشده باز وینگ.
+تا وقتی مثل بچه خوب با اخلاق خوب پا نشه از خواب سعی میکنم بخوابونمش.
قفسه ها و شیشه گاز و شستن لباسا رو موقع بیدار شدن با اخلاقش انجام دادم.موقع پهن کردن لباسا خیلی به پرو پام میپیچید، آخرم بردم خونه مامانم، یه ساعتی اونجا بودیم ،سیرش کردم و آوردم خونه خوابوندمش خودمم یکم خوابیدم.
++امشبم هی نمیخوابید آخر تو یخچال شیر نبود فرنی نشاسته تنها درست کردم بچه مردم داد خورد رو پام گرفتم خوابید.
هنوز رو پامه.کاش بیدار نشه علاوه بر خواب دندون درد هم دارم.
